خلاصه داستان: داستان فیلم در مورد “بن” است، فردی که در مسیر خانه اش “اوا”ی هفت ساله را پیدا می کند و از او نگهداری میکند، چندین سال بعد اتفاق تلخی رُخ می‌دهد که…
خلاصه داستان: در آینده ای دور ، تمدن انسان ها به نهایت تکنولوژی دست یافته است. یک عفونت باعث از کار افتادن سیستم های خودکار چرخه ی شهرها شده است و در نتیجه ساختار چند لایه ی شهر به صورت نامحدود تکرار می شود. حال بشریت کنترل شهر را از دست داده و سیستمی دفاعی به نام Safeguard وظیفه ی شکار و پاکسازی هر گونه تهدیدی را به صورت خودکار برعهده می گیرد. در گوشه ای از شهر گروهی با نام Electro-Fishers گیر این سیستم دفاعی افتاده اند و به گونه ای محاصره شده اند. دختری به نام Zuru راهی سفری به شهر می شود تا برای مردم روستایش غذا تهیه کند. او به صورت اتفاقی در برجی باعث ایجاد حس خطر می شود و سیستم Safeguard او را به عنوان یک تهدید در نظر می گیرد و در پی نابود کردن آن است. با وجود بسته شدن همه ی راه های فرار، تنها کسی که می تواند او را نجات دهد Killy و گروهش می باشد که همه آن ها برای زنده ماندن با هم متحد می شوند و…
خلاصه داستان: یک نوازنده پیانو بنام “ویلی کانوی” بعد از مدت ها به شهر کوچک خودش، نایتز ریج باز می گردد و دوباره دوستان قدیمی اش را که بعد از فارغ التحصیلی، برخلاف او شهرشان را ترک نکرده اند، می بیند و…
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره پسری است که به تازگی از حبسی که به جرم قتل در دوران کودکی کشیده، آزاد شده است و با هویتی جدیدی که به او داده شده باید در یک شهر غریب زندگی کند…
خلاصه داستان: کاران و چاران دو قلو هستند اما شخصیت بسیار متفاوتی دارند هر کدام وابسته به شخصیتی می شوند، کاران در خیابان های آرام لندن و چاران در پنجاب بزرگ شده است…
خلاصه داستان: داستان فیلم در مورد زنی غریبه می باشد که به تگزاس می آید تا با خواهر ناتنی اش بعد از سال ها ملاقات کند. او همچنین ادعا دارد که از میراث موزیکال خانواده سهم دارد و برای به دست آوردن آن دست به هرکاری میزند…
خلاصه داستان: در دنیای سریع مسابقات اتومبیل رانی، یک اشتباه کوچک باعث می شود تا سرنوشت دو مرد برای همیشه تغییر کند. اولی می بایست برای خانواده اش مبارزه کند، دومی نیز باید تلاش کند تا بخشیده شود…
خلاصه داستان: «هِشِر» (جزف گوردن لویت) یک مرد تنها و منزوی است. او از همه چیز و همه کس تنفر دارد. به موهای بلند روغنی اش و خالکوبی هایش خوش است. کم غذا می خورد و بیشتر سیگار دود می کند. او در ون خودش زندگی می کند، تا اینکه با پسرچه ای بنام «تی جی» آشنا می شود…
خلاصه داستان: این فیلم داستان یک دختر چاق جوان و سفید پوست به نام پاتریشیا «دامبو» دامبروسکی را روایت می کند که برای رسیدن به شهرت و پول در شهر برگن کانتی در ایالت نیوجرسی به دنیای موسیقی رپ و خلافکاران وارد می شود.
خلاصه داستان: الیزابت پس از یک جدایی دردناک از محبوبش، تصمیم میگیرد تا برای پشت سر گذاشتن زندگی و خاطرات تلخ گذشته اش در داخل آمریکا سفر کند. وی همزمان با کافه دار جوانی به نام جرمی آشنا می شود…
